در
هر حرکتِ زندگی یک عدد نهفته است... در هر جلوهی کهکشان یک نکتهی پیچیده
است. اینکه عددی هست که میخواهد جیغکشان چیزی به ما بگوید و این اعداد
دری هستند، به سمتِ درک کردن رازی که بسیار عظیمتر از ما است.
اینکه
چگونه دو نفر... دو نفر غریبه... با هم آشنا میشوند، خودش رازی بزرگ است.
خیلی اتفاقها باید بیفتد که دو نفر با هم آشنا شوند... راه خیلی طولانیست... اما در آن لحظهی آشنا شدن، ما راه را نمیبینیم، اتفاقها را درک
نمیکنیم و از اعداد نهفتهشده در آن نیز سر در نمیآوریم... شاید خیلی
سرسری هم از این راهِ طولانی و اتفاقهایی که افتاده و ما از آنها بیاطلاع
هستیم، بگذریم. و این یک واقعیت تلخ است که ما از نشانهها خیلی بیاعتنا
در زندگی عبور می کنیم.
.
.
یک شاعر ونزوئلایی میگوید:
زمین میچرخد تا ما را به یکدیگر نزدیکتر کند.
در خودش و در ما میچرخید
تا سرانجام ما را در این رویا به یکدیگر رساند...انتقال از بلاگ یاهو
تهران-Tuesday August 5, 2008 - 11:52am