There once
was a morose melonhead,
who sat there all day
and wished he were dead
روزگاری کلهی هندوانهای بد خلقی بود،
که تمام روز سرجایش مینشست
و آرزو میکرد بمیرد
But you
should be careful
about the things that you wish.
Because the last thing he heard
was a deafening squish
ولی باید مواظب باشید
که چه آرزویی میکنید
چون آخرین صدایی که
کلهی هندوانهای شنید
از شعرهای سوررئالیستی «تیمبرتون»