دَخمـہ

شاید ہـمہ‌ے این مکتوبات، خطا باشند.

دَخمـہ

شاید ہـمہ‌ے این مکتوبات، خطا باشند.

بی هوده

سطر اول: او می‌آید...

سطر دوم: او می‌رود...


دو سطر بیشتر نیست!

بیهوده هزار و یک شب‌ش نامیدم.

نظرات 5 + ارسال نظر
area سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:34 http://tikads.com/go.php?user=sam5000&id=16&security=6

عجب وبلاگ توپی داری به مای حقیر هم سر بزن

لیوسا چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 14:16 http://memorialist.blogsky.com

ساده تر بگویمت می آید ومیرود

هلیا یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:50 http://www.poshtekouhi.persianblog.ir

سوزان پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 14:42 http://suziana.persianblog.ir

سلام عزیزم،از نوشته های زیباست بسیار لذت بردم،امیدوارم همیشه شاد باشید.

اینبار می خواهم تو مرا بشناسی شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:05

بی هوده نامیدی اش بی هوده خواندمش , بی هوده نبود گویا .
ذوستی گم ات کرده بود انگار. واژه "هزار و یک شب" را جست ، هستی را دوباره یاقت.

بی هو ده , سه واژه پر از مغنا پر از واژه

"هو" میان دو عدم "بی" "دهش"
واژه پر می شود انگار از خود گلو تا خود فرقدان.
بگذار بیاید و برود!
نا خدایت گویا "دم" و "بازدم" آفرید

زنده می مانی
زنده می مانیم

نه؟


یک دوست قدیمی

بشناس مرا

نشناختمت سامان

نه من به سرمنزل سکوت خواهم رسید
نه تو به توتیای آن ترانه ی بینا!

بی
هو
ده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد