دَخمـہ

شاید ہـمہ‌ے این مکتوبات، خطا باشند.

دَخمـہ

شاید ہـمہ‌ے این مکتوبات، خطا باشند.

یک خیال!

از دیشب صد بار با خودم تکرار کردم تا یادم بماند که حتمن باید بنویسم: گاهی آدم‌های خوشبختی در دنیا می‌بینم که از بس خوشبخت‌اند، خیال‌کردن را از من می‌گیرند. آدمایی خیلی خوشبخت...!!!

اما ؛

با وجود همین آدم‌های خیلی خیلی خوشبخت، به گمانم از این قشنگ‌تر کسی نمی‌توانست خیال کند که من دیشب!

...

دیشب که تمام شد، چیزی نمانده بود گریه کنم... از آن وقت‌های معدود در زندگیم بود که دلم می‌خواست از فرط زیبایی چیزی بمیرم...

...

بعضی لحظات در زندگی هست که با خودت فکر می‌کنی اگر در همین نقطه، جهان برایت متوقف شود، در اوج لذت و خوشبختی رفته‌ای.
انتقال از بلاگ یاهو

تهران-Tuesday October 21, 2008 - 10:16pm

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد